بسند معتبر از امام صادق (ع) روایت است که :
عابدی در بنی اسراییل بود،شبی زنی مهمان اوشد. شیطان اورا وسوسه کرد.
و هر چند به او زور می آورد .یک انگشت از انگشتان خود را به آتش میگذاشت.
تا ان خیال از نفسش بیرون میرفت . پیوسته در این کار بود تا صبح چون صبح
شد . به آن زن گفت : بیرون رو که بد مهمانی بودی تو از برای ما.
داستان دینی،عین الحیوه،علامه مجلسی